پروژه احیای عروسک‌های بومی

احیای عروسک‌های بومی

افسانه احسانی، بانوی کارآفرین حوزه گردشگری، کار خود را از سال 1378 با گذراندن دوره‌های گردشگری آغاز کرد و در حال حاضر، پروژه احیای عروسک‌های بومی ایران را پیگیری می‌کند. در ادامه، به گفتگو با ایشان پرداخته‌ایم:

  1. اینکه میگن «هر کدوم از عروسک‌های بومی یک قصه یا افسانه دارن» حقیقت داره؟

زمانی که ما به دوستان پیشنهاد کردیم قصه هر عروسک‌ رو بنویسن، دلایل متفاوتی داشتیم. یکی از اون دلایل این بود که ما می‌خواستیم حداکثر تلاشمون رو بکنیم تا فقط ظاهر این عروسک‌ها دیده نشه. چون می‌دونستیم با توجه به ذائقه‌ای که در جامعه هست، این عروسک‌ها (عروسک‌های بومی) با دیگر عروسک‌های موجود در بازار مقایسه میشن، پس تصمیم گرفتیم تلاش کنیم تا مخاطبمون درک عمیق‌تری نسبت به عروسک‌ها پیدا کنه. به همین خاطر هم به راه‌های مختلفی فکر کردیم و یکی از اون راه‌ها این بود که عروسک‌سازها، قصه هر عروسکی رو که می‌سازن، بنویسن. درواقع این قصه‌ها یک پل ارتباطی بین خریدار و سازنده بود و اصالت عروسک‌ها رو تایید می‌کرد؛ چرا که سازنده‌های این عروسک‌ها، قصه‌‌هاشون رو با دست‌خط شیرین خودشون می‌نوشتن و اینکار باعث می‌شد اونها تشویق بشن به نوشتن و به همین خاطر، خلاقیت‌ها و مهارت‌هاشون شکوفا می‌شد. از طرفی هم چون برای نوشتن قصه‌ها به اطلاعات نیاز داشتن، مجبور می‌شدن به سراغ بزرگترهاشون برن و از اونا درباره گذشته خودشون اطلاعات بگیرن. این روش تا الان تاثیرات خوبی داشته و خیلی‌ها با دل جان ارتباط گرفتن با این ماجرا.

  1. قشنگترین قصه‌ای که از یک عروسک شنیدین رو میشه به طور خلاصه تعریف کنید؟ و قصه راه‌اندازی طرح احیای عروسک‌ها رو هم تعریف کنید.

راستش ما توی مراحل اولیه خیلی سختی کشیدیم چون هنوز این عروسک‌ها به خاطر ظاهرشون، جانیافتاده بودن. اون اوایل ما خودمون این عروسکها رو می‌خریدیم و به دیگران هدیه می‌دادیم تا اینکه به مرور زمان این قضیه راه افتاد. یادمه یکسال گذشت و ما مرتب عروسک سفارش می‌دادیم و از طریق رسانه‌های مختلف ذائقه‌سازی می‌کردیم. یکبار وقتی یکی از عروسک‌ها به دستم رسید، دیدم یک داستان منحصر به فرد همراه خودش داره، با خوندنش به وجد اومدم. روی اون عروسک نوشته شده بود: «شغل این عروسک، عروسکسازی است.» اون روز وقتی دیدیم هنرمندان عروسک‌سازمون خودشون این شغل رو به رسمیت شناختن، سر ذوق اومدیم و دیگه دست به دست هم دادیم تا سعی کنیم گردشگرها رو به روستا ببریم و کمک کنیم تا مردم به طور مستقیم از خود اهالی خرید کنن. این بخش، یک قسمت از اهداف اولیه‌مون بود.

یکی دیگه از داستان‌های شیرینی که بچه‌های روستا به همراه یکی از عروسک‌ها برای من فرستاده بودن و همچنان همراهم هست این بود که «صاحب این عروسک بسیار خوشحال است از زمانی که عروسک می‌سازد.» اون روز واقعا احساس کردم اون عروسک می‌رقصید و شادی می‌کرد.

 یکی از دلایلی که خواستیم عروسک‌سازها داستان بنویسند، این بود که داستان ها باعث بشن خریداران دلشون بخواد بیان به دیدارشون و بین آنها ارتباط قلبی برقرار بشه نه اینکه صرفا به خرید و فروش فکر بشه. برای ما ارتباطی عمیق تر و فراتر از تبادل پول مهم بود تا احساس خوب ایجاد بشه، برق چشمها رو ببینیم، به هم افزایی و یاریگری کمک کنیم. بعد از اون هم، نمایشگاه‌های مختلفی برگزار شد و با پروژه ترسیب کربن همراه شدیم. احیای عروسک‌های بومی به طور جدی از دل پروژه ترسیب کربن شکل گرفت. در واقع ایده عروسک ها از آذر 84 به فکرم رسید. سال 89 در قشم با همراهی مردم بومی، جشنواره عروسک‌های بومی رو راه‌اندازی کردیم و در آخر، این پروژه در سال 92 با کمک ترسیب کربن جدی شد. قصه شیرین شغل عروسک‌سازی، در ترسیب کربن نوشته شده بود و قرار بود یک فعالیت کارآفرینی برای چند روستا از جمله تاجمیر انجام دهیم. با توجه به شرایط موجود در روستا، لازم بود کار را طوری طراحی کنیم که عروسک‌سازان مجبور نباشند برای مواد اولیه هزینه کنند، برای همین هم ازشون خواستیم با پارچه های دور ریز و لباس های کهنه شون برامون عروسک بسازند.  

  1. عروسک دوتوک رو فقط در خراسان جنوبی می‌سازن؟ یا در بقیه استان‌ها هم با لباس یا تغییرات جزئی ساخته میشه؟

نه… دوتوک اسم عروسک‌های بلوچی هست و در بلوچی به عروسک میگن دوتوک. دلیل اینکه عروسک دوتوک به اسم استان خراسان جنوبی و به همت خانم کفاش زاده در بخش کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث ثبت شد، این بود که سازندگان این عروسک که در این پروژه با ما همکاری می‌کنن، خانم‌های بلوچی بودن که به خراسان و روستای تاجمیر کوچ کرده بودن.

  1. صورت بعضی از دوتوکها با دکمه ساخته شده و بعضی‌های دیگه هم با پارچه، چهره اصلی این عروسک کدوم یکی از اینهاست؟

بله دکمه هست و باورهای زیادی هم هست درباره اینکه چرا عروسک‌ها چهره ندارن. اولین عروسکسازمون هم خانم گل بی بی کلندرزهی بود.

  1. عروسک دوتوک از چه زمانی احیا شد؟

از سال 92 عروسک‌های دوتوک بازآفرینی شدن.

  1. چه اتفاقی باعث شد که به فکر احیای عروسک‌های بومی بیافتید؟

ایده احیای این عروسک‌ها آذر 84 در اهواز شکل گرفت. وقتی که توی اهواز مشغول گذروندن برگزاری یک دوره گردشگری بودم و یک خانم شوشتری یک عروسک بهم هدیه داد و من خیلی خوشحال شدم. ایشون از اینکه من خیلی خوشحال شدم متعجب شد و من غمگین شدم که چنین چیز باارزشی چرا دیده نمیشه. از همونجا با خودم عهد کردم که برای شناسایی و بازآفرینی و معرفی و بازارسازیش تلاش کنم و خوشبختانه به کمک یک گروه داوطلب این اتفاق افتاد.

ما کم کم نظرات رو جمع آوری کردیم و اتاق فکر تشکیل دادیم. از مجموع نظرات یک تصمیم برای تداوم فعالیت گرفتیم. کسانی که با ما توی این طرح همکاری کردن یک ویژگی خیلی مهم داشتن و اون هم این بود که از صمیم قلب جامعه محلی رو دوست داشتن. این پروژه یک کار جمعی هست و اعضا به طور داوطلبانه سعی دارن به یاریگری بپردازن.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    منو اصلی