هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
ست زیورآلات عروسکی خدیجه
0ریال
ست زیورآلات خدیجه ترکیبی از گوشواره و گردنبند عروسک خدیجه به همراه کیف پارچهای کوچک طرح انار است.
ست گردنبند و گوشواره عروسک خدیجه به دست زنان توانمند روستای سارمران از توابع اسفراین تولید شده است.
و این ست هدیه باارزش، خاص و پر محتوایی برای عاشقان است که به مناسبتهای مختلف به نشانه عشق و دلدادگی میتوانند به هم هدیه دهند.
داستان عاشقانه خدیجه و سیامند قصه غریب و جگرسوزی است که سینه به سینه نقل شده و به ما رسیده است.
خَج و سیامَنْد، از داستانهای عاشقانۀ کهن کردی که در قالب نثر و نیز شعر هجایی به لهجههای کرمانجی و سورانی در مناطق مختلف کردنشین نقل میشود. خج و سیامند نام دو دلداده و شخصیتهای اصلی این داستان است.
خدیجه دختری کرمانج از بزرگان و ثروتمندان ایل که عشق پسری به نام سیامند بود. که البته این عشق از طرف سیامند ابراز شده بود سیامند پسری از خانواده ای بود که وضع زندگی اش چنگی به دل نمیزد و برای امرار معاش خانواده اش چوپان (علی خان) پدر خدیجه بود چند باری هم به همراه خواهرش به خواستگاری خدیچه رفته بود ولی با مخالف علی خان رو به رو شده بود. آنها که آتش عشقشان تند بود برای رسیدن به هم تصمیم به فرار می گیرند تا از دست 40 برادر خجی نجات یابند. به کوهستان میگریزند، اما در میانه راه ارتش برادران حمله ور می شود و سیامند را میکشند. در بسیاری از روایت ها مشخص نیست چه بر سر خجی آمد. میگویند شاید تبدیل به پرنده ای شد، رها و آزاد در دشتهای سرسبز
برای شنیدن قصه کامل می توانید اینجا را ببینید.
ست زیورآلات عروسکی خدیجه ترکیبی از گوشواره و گردنبند عروسک خدیجه به همراه کیف پارچهای کوچک طرح انار است.
ست گردنبند و گوشواره عروسک خدیجه به دست زنان توانمند روستای سارمران از توابع اسفراین تولید شده است.
و این ست هدیه باارزش، خاص و پر محتوایی برای عاشقان است که به مناسبتهای مختلف به نشانه عشق و دلدادگی میتوانند به هم هدیه دهند.
داستان عاشقانه خدیجه و سیامند قصه غریب و جگرسوزی است که سینه به سینه نقل شده و به ما رسیده است.
خَج و سیامَنْد، از داستانهای عاشقانۀ کهن کردی که در قالب نثر و نیز شعر هجایی به لهجههای کرمانجی و سورانی در مناطق مختلف کردنشین نقل میشود. خج و سیامند نام دو دلداده و شخصیتهای اصلی این داستان است.
خدیجه دختری کرمانج از بزرگان و ثروتمندان ایل که عشق پسری به نام سیامند بود. که البته این عشق از طرف سیامند ابراز شده بود سیامند پسری از خانواده ای بود که وضع زندگی اش چنگی به دل نمیزد و برای امرار معاش خانواده اش چوپان (علی خان) پدر خدیجه بود چند باری هم به همراه خواهرش به خواستگاری خدیچه رفته بود ولی با مخالف علی خان رو به رو شده بود. آنها که آتش عشقشان تند بود برای رسیدن به هم تصمیم به فرار می گیرند تا از دست 40 برادر خجی نجات یابند. به کوهستان میگریزند، اما در میانه راه ارتش برادران حمله ور می شود و سیامند را میکشند. در بسیاری از روایت ها مشخص نیست چه بر سر خجی آمد. میگویند شاید تبدیل به پرنده ای شد، رها و آزاد در دشتهای سرسبز
برای شنیدن قصه کامل می توانید اینجا را ببینید.

















نقد و بررسی
هنوز نقد و بررسی ثبت نشده است.